سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کاش در عرصه تنهایی یک مرد غریب .. .. همه رنج و غم عالم خاک .. .. جوشن رزم نمی پوشیدند .. .. کاش در شام هم آغوشی مردی با درد .. .. بین مستان خرابات نشین .. .. یک دو تن جام نمی نوشیدند .. .. کاش در روز وصال یاران .. .. دستان خشن عادت هر روز .. .. به روی خورشید، چادر تیره شب را نمی پوشیدند .. .. توبه کردم ز هم آغوشی می،اما کاش .. .. بین پستوی فراموشی درد .. .. این همه خم به فراخوانی من .. .. دست افشان نمی جوشیدند

تقدیم به دو پروانه باغ زندگی ام - اشک ستاره

کویر آزاد :: 91/9/17:: 7:20 عصر

سینه به سینه
رو به رو 
چه دارم که بگویم؟ چه دارم که نثارت کنم؟
سلامی و سکوتی و دیگر هیچ...
بگذار این چشمانم باشد که میگوید آنچه زبانم را یارایش نیست.

چه دارم که بگویم؟ چه دارم که نثارت کنم؟
سکوتی و بوسه ای و دیگر هیچ...
بگذار این لبان لرزانم باشد که به تلاقی لبهایت 
گرمایی را که نگاهم نمی تواند تقدیمت کند به جانت بریزد.

چه دارم که بگویم؟ چه دارم که نثارت کنم؟
سلامی و جان سپردنی و دیگر هیچ و هیچ و هیچ ...
بگذار این جسم مذبوحم باشد که به جای لبهایم بگوید
نهایت عشقی را که برای ابرازش کلامی را قادر نمی یابم؟
و حسی را که به حملش مایه ای در خور 

چه دارم که بگویم؟ چه دارم که نثارت کنم؟
بی سلامی و کلامی...
تنی نحیف
روحی رنجور
سرمایه و ته مایه ایست که این دیوانه از این دنیا به ارث برده است
تقدیم تو
شاید این دو بتوانند برایت بگشایند راز نگاه عاشقانه ام را
و تفسیر کنند
هرم نفسهایم را
لرزه ی لبانم را
و سری که هر بار به شرم ناتوانی به پایین خم میشود
آن هنگام که بوسه ام را به سفارت آتش عشق درونی ام
به دشتستان سینه هایت می فرستم.

نقطه سر خط.

یاحق. کویر


موضوعات یادداشت

:: RSS ::
::مهر افروزی ها::

101871

::مشتی از خاک کویر::

ما تشنه لبان را غم بی آبی نیست... سراب ما را بس... چونکه فریاد دل تشنه ما اینست و بس... رندان تشنه لب را آبی نمی دهد کس... گویا ولی شناسان رفتند از این ولایت

::گشتی در کویر::
:خواهی یافت

همچو طوفان شنی
خاک کویر را در نوردید!

::نشانی از کویر::
وسعت کویر از آن تو ای دوست، دانه ای ما را بس
::همرهان کویر::

دفترچه ممنوع
در انتظار باران
بازگشت یک دیوانه
شب آفتابی
هنوز هم تشنهء تشنگی ام
افسون سراب
زیباترین حرفت را بگو
دادار و دست نوشته های دیدار
هجرت سوی تو
خنده های ناشیانه
بهارستان
در کوچه های بیقراری
تف به هر چی عشقه
نغمه درد
تنهاترین اشک
اقیانوس اشک
صدایم کن! از پشت نفسهای گل ابریشم
سکوت آسمان
اسب وحشی
کویر خیال
و دشت است خلوتم
خیره شدم در قاب خالى فریاد و صداى شبانه ام را باد اوراق مى کند
پیام گل سرخ
زبان اشک
سکوت شب
گل همیشه عاشق
JUST FOR YOU
دخترک آسمانی
اشک شب

::آوای آشنا::
::اینجا مرا خواهی یافت::
::یادگاری از کویر::
::واحه ای از کویر::