• وبلاگ : اشك ستاره
  • يادداشت : « از مرگ يك سايه سي ساله »
  • نظرات : 1 خصوصي ، 38 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      >
     
    وقت بخير...با سلام.

    زندگي تلخ

    اين روزها معناي تلخ زندگي

    نهفته در لبخند تلخ پرندگان به انسانهايي است كه

    از آخرين تكه ي نانشان هم نمي گذرند!!!

    سلام كوير عزيز

    مثل هميشه زيبا و پر محتوا...

    آستان جانان آپ شد.

    منتظرتون هستم.

    سبز باشين......سبزوآفتابي.....

    + eric 

    IN THE NAME OF GOD

    هميشه غمگين ترين و رنج اور ترين لحظات زندگي ادم توسط <\/h1>

    همون کسي ساخته مي شه که شيرين ترين و به ياد موندني ترين<\/h1>

    لحظات رو براي ادم ساخته...*

    سلام دوست عزيز مثل همشه زيبا بود و پر احساس به منم سري بزنيد ..موفق باشيد
    سكوت رو در مقابل اين نوشته بهتر از هر چيز ميدونم....

    سلام .

    از حضور پر مهرتان در فرياد خاموش متشكرم !

    خيلي زيبا بود .

    آرزومند آرزوهايتان : تينا

    امشب از باده خوابم كن،بگذار بگريم

    غرق روياي شرابم كن،بگذار بميرم

    قصه عشق به گوش من ديوانه چه خواني

    بس كن افسانه،خوابم كن،بگذار بميرم

    ........................

    پيروز و برقرار

    سلام . مرسي که به من سر زدي .باز هم از متنت لذت بردم . منم آپ هستم . حتما بيا .
    سلام من به روزم
    ممنونم از لطفت....با سلام.

    لحظه هام منتظر مردن اين ثانيه ها

    ثانيه منتظر مردن و جون کندنمه

    حالا تو شعر شباي بي هدف

    تنها آرزوي مرگه که ديگه همدممه

    يه نگاهي مي کنم به دور و بر

    مي بينم که لحظه هاي آخره

    آه...داره اون لحظه خوبي ميرسه

    که يه جور خواب منو با خود ميبره

    ضربان قلبمو نميشنوم

    نفسم تنگه و سنگينه سرم

    جسم سردم ديگه مال شماها

    ميرم و خاطره هامو ميبرم...بخدا ميرم

    آه...روحم از تنم حالا جدا شده

    ديگه دردي توي سينه ندارم

    آي کسايي که دلا رو ميشکنين

    شما رو با دنياتون جا ميذارم

    بعد از اون لحظه خوبي تنها آرزوي من

    اينه که بالا سرم گريه و زاري نکنين

    شما ها بودين که خنجر روي قلب من زدين

    تو رو خدا رو قلب من گل نذارين

    عشق،تنها عشق ‏
    تو را به گرمي يک سيب مي کند مانوس ‏
    و عشق،تنها عشق ‏
    مرا به وسعت اندوه زندگي ها برد ‏
    مرا رساند به امکان يک پرنده شدن ‏
    و عشق ‏
    صداي فاصله هاست
    ‏«بار ديگر با زبان بي زباني از عشق مي گويم
    و در انتظار مي نشينم(سلام گلم اين روز عزيز را تبريک ميگم و به اين مناسبت زيبا اپيدم بدو بيا)[گل]

    پس اگر آفتاب به سياهاي نمي تابه

    و اگه زمين سياهه

    پس اين آفتابي كه مي بينيم

    چيه راستي؟

    درود ...

    گله ... خبر نمي كني ...

    پيرمردي كه سي قرن بدبختي كشيد .... فجيع ... كاش ... انسان ها عاشق مي شدند ... فكر كنم آنوقت بدبختي نمي كشيدند ... يا حداقل سي قرن !! زنده نبودند ....

    ايام به كام !!

    تابعد ...

    با سلام...
     <      1   2   3      >