• وبلاگ : اشك ستاره
  • يادداشت : « خشم هاي بي پايه »
  • نظرات : 2 خصوصي ، 22 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    من ميان اين هزاران زيستم ،
    گريستم،
    شكستم
    اميد ترانه هر نمازم بود ،
    به ركوع
    و عشق تنيده در تار و پودم ،
    در سجود
    مرا پيش از انكه تو به خود بخواني او به خويشتن كشاندم
    كه هنوز در التهاب بودن و زيستنم
    مرا ياد کن که ديري است از خاطره ها رفته ام.مرا
    به سوي خود بخوان،بگذار سخن بگويم که روزگاريست
    مهر خاموشي بر لب زده ام.محتاج آرامشم.اگر به سويم
    آيي و باورم کني دوباره بال مي گشايم و تا ابديت همراه
    تو پرواز را تجربه خواهم کرد.
    سلام . به وبلاگم سر بزن و از دست نوشته هام ديدن کنيد لطفا
    ينها حاصل سالها تلاش هست . دلم مي خواد دوستاي هميشگي و خوانده هاي ميشگي وبلاگ هم باشيم

    ***

    ببخش...

    نواي وبلاگت اجازه ي خوندن مطلب رو از من گرفته...

    آرامش ميده...

    چيزي كه اين لحظات گمش كردم...

    ***

    سلام ممنون از اينكه سر زدي

    دلبرانه ئاپ شد خوشحال ميشيم دوباره بهمون سر بزنيد

    البته نظر يادتون نره

    چه پيغام زيبايي بود....قلمت سبز...با سلام.
    سلام ممنون به خاطر اينكه شركت كرديد ...جز ء9 براي شما ... وعده ي ما روز جمعه 21 مهر ماه :)

    سلام

    خيلي وقت بود نبودم ...

    اما حالا هستم و بازم دلنوشته هاي خوبت رو ميخونم ...

    اما الان هنوز نخوندم ...

    اومدم دنبالت بيايي وبلاگم تو برنامه ما سهيم باشي ..ميايي مگه نه ؟

    آپ كن

    منتظرم

    درود ...

    دير زمانيست اين ننوشتن ها .... و اين ننوشتن ها ...

    /چرا خبري نيست از تبلور خاك كوير؟ /

    ايام به كام !!

    تابعد ...

    سلام رفيق شفيقم! درست موقعي پيشم اومدي كه نيازت رو، كلامت رو پرپر ميزدم!

    ممنونم

    متن قشنگت مثه هميشه تفكر برانگيز و در پايان نويد دوستي ! دوست داشتن و دوستي هميشه سپيد هست

    متنت فيد به روشنايي داشت بهت تبريك ميگم و ممنون كه اين حس رو به من هم القا كردي

    دوست خواهم داشت ...

    ياحق

    من ميان اين هزاران زيستم ،
    گريستم،
    شكستم
    اميد ترانه هر نمازم بود ،
    به ركوع
    و
    عشق
    تنيده در تار و پودم ،
    در سجود
    مرا پيش از انكه تو به خود بخواني
    او به خويشتن كشاندم
    كه هنوز در التهاب بودن و زيستنم.
    ممنونم از لطفت...با سلام.
    روزي عشقت رو دزديدم و براي اينکه جاش مطمئن باشه اون رو تو قلبم قايم کردم اما

    نمي دونستم که يه روز براي اينکه اون رو پس بگيري قلبم رو مي شکني

    خيلي عالي بود ...........موفق باشي عزيز

    من هم آپ کردم منتظر حضور گرمتون هستم

    خدايا !

    خدايا

    تو با آن بزرگي

    _در آن آسمانها_

    چنين آرزويي

    بدين كوچكي را

    تواني برآورد

    آيا؟

    خيلي قشنگ و پر معنا بود...

    ببخشيد، خيلي وقت بود نيومده بودم،خوشحال ميشم سر بزني!

    felan

    امشب دوباره حادثه آغاز مي شود پروانه هاي روسريت باز مي شود من پلك مي شوم و به هم مي زني مرا گويي تو شاعري و قلم مي زني مرا دفتر قلم به سينه نشسته رديف تو تا بيت بيت گنده شود با رديف تو با شور و حال مردمك (خال چشم تو ) تقديم مي شود غزلم مال چشم تو .

       1   2      >